مهمان داریم . برادرم و دو فرزند نوجوانش که من عمویشانم ! گوشی موبایلی مشترکاً در دستشان می چرخد . صدایی انکر الاصوات همچون خر نعره ای پلشت که الحق نام موسیقی را آلوده و بیشتر به موسیخی می ماند فضای خانه را آغشته از آلودگی صوتی کرده و می نالد : « صبح پا میشم می بینم یکی از عکساتو ... میام دنبالت می خوام بگیرم دستاتو ... دوست ندارم که هیچ وقت ببینم اشکاتو ... ببینم اخماتو ، ... چون شنیدم حرفهاتو ... » . به تنگ می آیم . به یکیشان می گویم عمو جان این ها چیه گوش میدی ؟! نگاهی عاقل اندر سفیه وار به من می اندازد و می گوید : مگه چه عیبی داره عمو ؟ به این قشنگی ! می دونی خواننده ش کیه ؟ " علیشمسه " ! نزدیک بود از دهنم بپرد که علیشمس دیگه کدوم خ ... یه ! که گفت : بقیه ش رو گوش کن ببین چه باحاله : « خودت می دونی که تو داف منی ؟!! یه کار ازت می خوام خیلی هم هست کار کمی ... یه وقت پا نشی با کسی بری جای بدی ... همیشه و همیشه بدون که مال منی ... پسری با تو واسه فقط خودت ... بخره بهترین کادو واسه تولدت ... وقتی بهم میگی دوسم داری ... می فهمم شوخی که می کنی ... لوسم باشه می خندم تو دعوا ... نمی زنم داد تو سرت میام واسه آشتی ... می ذارم یه ماچ رو لبت » . از آن یکی که یک سالی کوچکتر است می پرسم : عمو جان تو طرفدار کدوم خواننده ای ؟ با قیافه ای حق به جانب نام چند تن از اساتید بزرگ موسیخی ! را بر می شمارد : یاس و فلاکت و حسین تهی و ساسی مانکن و علیشمس و هیچکس و رضا پیشرو و زدبازی ! و طعمه و ... . حالت تهوعی عجیب پیدا می کنم .

آن صدای مشمئز کننده همچنان زوزه می کشد : « خودت می دونی من دوسِت دارم ... صبح می ری شب برگرد پیشم ... می خوام روی لبات بوس بذارم ... چون فقط با تو من سرگرم می شم ... می خوام برم امروز سر اصل مطلب از دافم ، ( بهش میگم عمو جان " داف " یعنی چی ؟ با حالتی فی ما بین بلاهت و معصومیت می گوید : دوست دختر دیگه ! ) ... بگم دیگه بسه کل کل ببین عزیزم ، گل من ، خوشگلم ... می خوام بهت بگم ، هر چی گفت دلم ... دوسِت دارم من دیوانه وار ... ولی هر چند خیلی فاصله ست میان ما » . بهش می گم عمویی از این مزخرفات گوش نکن . این همه خواننده ی خوب داریم ... وسط حرفم می پرد و می گوید : مثلا کی ؟ داریوش و ستار و حمیرا ؟ اینا دیگه اُملیه عمو . اینا دیگه کین ؟! برادرش با همان بلاهت می گوید : عمو تو مدرسه ی ما هیشکی طرفدار اینا نیست . همه رپ گوش می کنن ! صدای دهشت انگیز همچنان از گوشی موبایل گوش را می آزارد : « از همون روز اولی که دیدمت ... تا اون روزی که دیگه رسیدم بهت ... می خواستم باهات بمونم من خیلی ... نمی خواستم هیچوقت از پیشم بری ! هر کاری می کنم به عشقته ... می خوام اسمت توی همه جا نوشته شه ... تو واسه ی من هستی یه فرشته ... که باهاش جهنمم می تونه بهشت بشه ... هووو ... هووو !!! چون فقط با تو من سرگرم می شم ... تو همه مشکلات بودی با من ... وقتی هیچ کی نبودم موندی واسم ... دوسِت دارم ، آره گوش کن حاضر نیستم با چیزی عوض کنم ... حتی یه تار موت رو ... » .

برادرم - که پدرشان است - متوجه گفت و گویمان می شود ... فیلسوف وار می گوید : « ما اینا رو درک نمی کنیم ... همون زمانی که ما ستار و داریوش و گوگوش و هایده و ... گوش می کردیم یه عده هم به ما می خندیدن که اینا دیگه کین ؟ آدم بنان و دلکش و مرضیه و گلپا و شجریان رو ول می کنه اینا رو می شنوه ؟! همونطور که ما به اونا می خندیدیم و مسخره شون می کردیم جوونای الان هم حرف من و تو رو نمی فهمن ... ولشون کن . بی فایده ست ! » . شاید راست می گوید ... شاید ما عقب مانده ایم و این ها متجددند و پیشرو ! صدای ناهنجار همچنان روی اعصاب است : « عاشقم ... عاشق صدای لطیفت ... دیوونم می کنی با اون نگاه نجیبت ... تا الان ، بودی خیلی واسم با مرام ... فکر نکنم کسی مثل تو باشه این قدر با وفا ... گوگولی ناز من وقتی لبخند می زنی ... دنیا واسم می شه تازه تر ... از وقتی شدی تو مال من ... زندگیم شده تکمیل دیگه کاملاً ... » . یک لحظه دلم برای ستار می سوزد ... برای بقیه هم ... برای این " در وطن خویش غریبان " . برای تسلای دل خویش ضبط را روشن می کنم و صاحب آن نوای آسمانی می خواند : من نگاهتو می خواستم ... که قشنگترین غزل بود ... دلم آرام می گیرد و هم زمان سوالی در فضای ذهنم می پیچد : نسل جوان ما را چه شده است ؟ صدای آسمانی در امواج سیاه ساطع از گوشی موبایل گم می شود : ... دستای نازتو بذار تو دستای من ... بیا ببرمت خوشگلم واسه شام امشب ... وقتی با توام مشکلاتم می شه ساده تر ... باهام حرف بزن ... ماه من ... هووو ... هووو ... هووو !!!

۞ دو موزیک ویدئوی بسیار دیدنی و کمیاب از ستار ۞

ای کاش

ـــ دریافت کنید ـــ

***

پیله

ـــ دریافت کنید ـــ

با تشکر بی نهایت از سرور گرامی اصغر نوری

و با عرض تسلیت خدمت ایشان به خاطر درگذشت داماد گرامیشان

۞ ترانه بسیار کمیاب ستار به نام " نسل من گمشده " ۞

نسل من گمشده ، گمشده نسل من بود

به من بگو کی هستم ، بگو که اصل من کو ؟

من از کدوم تبارم ؟ من از کدوم دیارم ؟

که سر پناهی از عشق ، روی زمین ندارم ؟ ...

توضیحات جناب نیسان شهیدی : این آهنگ حدود سیزده سال پیش در کشور آلمان اجرا و ضبط شده است . ستار برای اجرای کنسرت به آلمان رفته بود و در آن جا منصور تهرانی به ستار پیشنهاد می کند که این ترانه را بخواند . ترانه ی این آهنگ از منصور تهرانی است و آهنگ آن ساخته ی یکی از گویندگان رادیو فردا می باشد . در آن زمان ، این رادیو نام دیگری داشت : رادیو اروپای آزاد . کیفیت ضبط این نسخه از آهنگ ، متوسط است و امیدوارم روزی نسخه ی با کیفیت عالی این آهنگ را پیدا کنم .

ـــ دریافت کنید ـــ

۞ اخبار ستار ۞